اخبار بدنسازی

گفت و گو با مژگان بختیاری که عاشق بدنسازی است

مژگان بختیاری

مژگان بختیاری زاویه دیگری از بدنسازی،فیتنس و …را به روی بانوان باز می کند.او بر این عقیده است که هیچ چیزی برای بانوان محدودیت نیست و آنها هم می توانند پا به پای مردان تمام کارهایی که آنها انجام می دهند را انجام بدهند فقط باید کمی خودشان را باور داشته باشند و به کاری که می خواهند انجام بدهند به عنوان یک هدف نگاه کنند.اما بدنساز شدن خود خانم بختیاری هم داستانی دارد.شاید باورش برای خیلی ها سخت باشد اما همه چیز از یک عکس شروع شد.عکس آرنولد قهرمان سابق پرورش اندام جهان.آرنولد بود که هوای بدنساز شدن را در سر خانم بختیاری انداخت تا او امروز این رشته ورزشی را به صورت حرفه ای دنبال کند و شاگردان زیادی را داشته باشد.

مرتضی رضایی- خبرگزاری خبرآنلاین؛ شاید ابتدا تصورش برای خیلی ها سخت باشد.به خصوص برای آقایان.اینکه یک خانم وزنه بزند،کارهایی که تا پیش از این مردها انجام می دادند را بکند و خلاصه اینکه بدنساز شود و سر و کارش با دمبل و هارتر و این جور چیزها باشد.

البته هنوز هم خیلی ها با این قضیه مشکل دارند.مگر می شود خانم ها کارهای خشن مردانه را انجام بدهند و برای خودشان باشگاه داری کنند،شاگرد داشته باشند و وارد دنیای مکمل ها و … شوند؟

*بدون شک برای خیلی ها جالب است که در مورد شما بدانند و درباره رشته ای که ورزش می کنید؟

 مژگان بختیاری هستم مربی بدنسازی .من و برادرم هر دو با هم بدنسازی را شروع کردیم.

*ایشان هم هنوز حرفه ای کار می کنند؟

قبلا مسابقه می دادند ولی الان فقط مربی هستند.

*برای خودتان جالب نبود که این ورزش یک مقدار خشن است و در افکاری عمومی  همه با تعجب به آن نگاه می کنند؟

برای من خیلی پیش می آید که می گویند مگر بانوان هم می توانند این ورزش را انجام بدهند. ولی یک مدتی که گذشت خیلی ها فهمیدند که بانوان هم از نظر قدرت بدنی چیزی از آقایان کم ندارند. با این که نه مسابقه می دهند و نه چیزی. در کشور ما اصلا مسابقه ای برای بانوان برگزار نمی شود که بخواهند با هدف مسابقه تمرین کنند ولی انگیزه ای که دارند کافی است. ما بدون این که مسابقه ای بدهیم هم تمرین می کنیم هم رژیم می گیریم.

*انگیزه تان کم نمی شود؟

گاهی بله.

*یک بخشی  از ورزش سلامتی است  اما چه چیزی باعث شده که شما بدنساز شوید؟

عشق .فقط و فقط عشق.

*از چه زمانی فهمیدید به این رشته علاقه دارید؟

از زمانی که شروع کردم به این دید نگاه کردم که می توانم یک وزنه ای را  بیشتر از حد توانم بردارم. در خانه وقتی چیزی را جابجا می کردیم من و برادرم سر این رقابت داشتیم که چه کسی زورش بیشتر است. با این که هم قد و هم وزن بودیم و او از من بزرگتر بود راحت او را بغل می کردم برای همین در باشگاه خیلی راحت می توانم تمریناتم را پیشرفته تر کنم و از حالت آمادگی دربیایم و به حرفه ای تر شدن گرایش پیدا کنم.تا این که مربی های خیلی خوبی دیدم. آقای کریمی در رژیم های غذایی و تمرینات خیلی کمکم کردند که انگیزه ام را از دست ندهم. از  ۶۰کیلو تا ۱۲۰کیلو کلا خودم را نابود می دیدم. مدتی زیر نظر پزشک متخصص بودم تا وزنم را پایین آوردم. بعد از آن همه می گفتند چطور این اتفاق ممکن است. من خیلی سعی کردم با خودم کنار بیایم. چون من کلا با خودم می جنگیدم.پس از مدتی قدرت بدنم خیلی بهتر از قبل شد و وزنه ها را به راحتی می توانستم جابجا کنم. دو برابر وزن خودم را بلند می کردم و همه اینها را مدیون مربی خوبم هستم.

*اوایل که به باشگاه می رفتید چه احساسی داشتید؟

دمبل ها مثل الان نبود باید خودمان وزنه می گذاشتیم پیچ می کردیم. در باشگاهها حتی تردمیل هم نبود و بیشتر بحث سلامتی مطرح بود.شور و اشتیاق داشتم که یعنی من می توانم این وزنه ها را بلند کنم؟ با ۱۴سال سن برای من یک کیلو هم خیلی سنگین بود. بعد که کم کم گذشت دیدم اگر کمی تلاشم را بیشتر کنم می توانم و توانستم.

*برای این موفقیت چه مراحلی را گذراندید؟

تقریبا می شود گفت در تمام همایش ها و دوره هایی که گذاشته شد من شرکت کردم.در تمام دوره های دکتر موسوی، دکتر باستانی، دکتر کوثری و …حاضر بودم. دکتر نصیرزاده هم که زحمت کشیدند و ما توانستیم بعد از چندین سال بالاخره مدرک درجه سه پرورش اندام بانوان را بگیریم که الان معتبرترین مدرک در کشورمان است. من دوره های آمادگی جسمانی را هم گذراندم ولی هنوز درگیری بر سر این است که زیر نظر فدراسیون ورزشهای همگانی باشیم یا پرورش اندام؟ من کلاس هایش را گذراندم اما هنوز کارتی دریافت نکردم. هر کلاس و دوره ای بوده گذرانده ام چون واقعا عاشق این ورزش هستم و اگر یک بار دیگر هم متولد شوم دوباره همین ورزش را انتخاب می کنم کار با دمبل، وزنه و هالتر را خیلی دوست دارم.

*چه شد که اینقدر  به این رشته علاقمند شدید؟

از عکس های آرنولد شروع شد. کارت های بازی که بچگی ها داشتیم.من عکس های بدنسازها را می دیدم البته آن زمان بیشتر بعد سلامتی این رشته مطرح بود. الان جنبه های دیگری مطرح شده و همه چیز تغییر کرده است. برای من عکس های آرنولد خیلی تاثیرگذار بوده است.

*تا حالا در مسابقاتی شرکت کرده اید؟

مژگان بختیاری گفت با توجه به محدودیت هایی که داریم و شرایط خانواده ام که خیلی سنتی هستیم خودم هم دوست نداشتم در مسابقه ای شرکت کنم.

*چند وقت پیش یک مسابقه برگزار شد…

مسابقه ای بود که هیچ قانون خاصی نداشت. یعنی در همان سالن و قبل از شروع مسابقه داورها قوانین را تدوین کردند.این مسابقات زیر نظر فدراسیون همگانی بود. اگر قرار باشد قدرتی کار کنید فقط یک حرکت قدرتی می توانید داشته باشید. آنها اجازه نمی دادند شرکت کننده ما زیر دستگاه اسکات بیاید که یکی از ۵آیتم این مسابقه بود. اجازه نمی دادند دستگاه را تست کنند. چون دستگاهها در هر باشگاهی متفاوت است و باید قبل از مسابقه تست شود. بچه ها آن وزنه ای که در باشگاه خودشان داشتند را روی دستگاه می گذاشتند. کلی از بچه های آنجا به همین دلیل اوت شدند.

*اعتراض نکردید؟

اعتراض کردیم. ولی خب اصلا نمی شد گفت این مسابقه قدرتی بود. گفته بودند قدرتی و استقامتی است و این که هر کس بتواند سریعترین حرکت را با تعداد بالا با سنگین ترین وزنه بزند. این کفه ترازو هیچ جوری برای من تعادل نداشت. هم از نظر آسیبی که بچه ها دیدند خیلی مسابقه غیراصولی بود و هم این که از قبل اعلام نکرده بودند. مثلا خود من یا خیلی از شاگردانم دوست داشتیم شرکت کنیم ولی سه روز قبل به ما گفتند چنین مسابقه ای برگزار می شود. شاگردهای من در این سه روز فقط کربوهیدرات داشتند و فرصتی برای تمرین نبود.

*در آخر هم که آسیب دیدند.

بله همه آسیب دیدند. یکی از دوستان من در کراس فیت فوق العاده است ولی در این مسابقه نتوانست مقام بیاورد. به این دلیل که دستگاهها غیر استاندارد بود و اجازه تست دستگاه را ندادند و هم این که من نمی دانم با چه معیاری هم قدرتی بود و هم باید صحیح اجرا می شد!

*خود شما موافق هستید که پرورش اندام بانوان زیر نظر فیتنس بیاید یا همگانی؟ چون اسم پرورش اندام که می آید همه همان آرنولد در ذهنشان نقش می بندد.

در جامعه ما بانوان را برای رانندگی هم قبول ندارند چه برسد به پرورش اندام. الان من از باشگاه می آیم همه با تعجب نگاهم می کنند.حتی می گویند شما دمبل یک کیلویی تا به حال دست گرفتید؟ در صورتی که کف دست های ما همه پینه بسته. باور این موضوع برایشان سخت است چون در این چند سال تا به حال در بانوان پرورش اندام نداشتیم این چند بانویی که الان در ایران مطرح شدند به خاطر پخش شدن عکس هایشان است و اگر اینطور نمی شد اینها را هم کسی نمی شناخت. خانم احمدی، خانم فقیه و… اینها چون عکسهایشان را در اینستا می گذارند یک مقدار فضا فرق کرده هر چند من خودم با پخش شدن عکس های بانوان مخالف هستم چون ما هنوز به آن درجه  نرسیدیم که به دید یک ورزشکار به این خانم ها نگاه کنیم.

*این دید در خانواده تان هم وجود دارد که شما را دلسرد کند؟

اصلا. خانواده  مژگان بختیاری کلا ورزش دوست هستند. برادر خودم ورزش می کند.

*برخورد خودتان با این عکس العمل های مردم چطور بوده؟ مثلا وقتی می گویند شما را چه به بدنسازی چه می گویید؟

می گویم اگر این فرصت پیش بیاید که شما هم بیایید ورزش کنید صد در صد نظرتان عوض می شود. چون اکثر کسانی که این حرف ها را می زنند خودشان ورزش نمی کنند و اصلا باشگاه نرفتند. والا کسی که ورزش کرده باشد اصلا این حرف را نمی زنند.

*بیشتر منتقدان خانم هستند؟

منتقدان خانم بیشتر روی استایل ما اعتراض می کنند. مثلا در باشگاه که می آیند می گویند ما نمی خواهیم هیکل مان مثل شما شود یا مثلا مادر شاگرد مژگان بختیاری می گفت اصلا دوست ندارم دخترم شبیه شما شود.

*شاید به خاطر از بین رفتن ظرافت های زنانه و ….

این هم به خاطر ذهنیتی است که دارند وگرنه اگر سالها هم که تلاش کنند نمی توانند. چون نه خانم ها آنقدر صبر و حوصله شان بالاست نه تغذیه شان درست است و نه مکمل درستی وجود دارد و استفاده نمی کنند. مسلما خیلی زمان می برد اما کم کم که به باشگاه می آیند نظرشان عوض می شود و خیلی ها می آیند می گویند ما دوست داریم شبیه شما شویم.

*آمادگی جسمانی با فیتنس دو مقوله جدا است؟

الان فیتنس شناخته شده تر است. قبلا همه به باشگاه می آمدند بیشتر مد نظرشان کار با دستگاه بود ولی الان که فیتنس آمده توپ های مدیسین بال تمرین های ایروبیک، کار با هالتر و دمبل و چوب و… که آمده تقریبا فهمیدند که همه چیز در حجیم سازی عضلات نیست. تا عضله پاره نشود آسیب نبیند و بعد ترمیم و ریکاوری نشود به آن حجمی که می خواهیم نمی رسد. ما هنوز در تغذیه شاگردهایمان ماندیم. خانم ها از نظر تغذیه زیر خط فقر هستند و اصلا به خودشان نمی رسند.

*خانم ها معمولا کم می خورند که چاق نشوند.

این اشتباه است.

*شما گفتید که دوست ندارید عکس بگذارید چه دلیلی داشته؟

بیشتر به خاطر اعتقادات خاص خودم بوده.

*برای شناخته تر شدن بیشتر کمک نمی کند.

من در این چند سال توانستم همکارهای خوبی پیدا کنم. شاگردهای خوبی را پیدا کنم. با اساتید زیادی آشنا شوم. سعی می کنم بیشتر در همایش ها و سمینارها و مباحث علمی شرکت کنم و خودم را نشان بدهم تا این که بخواهم با عکس خودم را بشناسانم.

*همه هم  مثل شما نیستند که فرصت این را داشته باشند که در این همایشها و سمینارها شرکت کنند.

الان پیشرفت تکنولوژی آنقدر بالا رفته که الان در تمام گروههای تلگرام همه هستند.در گروههای لاین همه هستند در همان گروهها هم من ندیدم خانم ها زیاد فعالیت کنند ولی کافی است که یک سوال مطرح شود اولین نفری که جواب می دهد من هستم و در مباحث شرکت می کنم. خودشان دیگر مژگان بختیاری را می شناسند الان طوری شده که نه تنها عکسم بلکه حتی دوست ندارم اسمم را هم بگذارم ولی با این حال همه من را می شناسند. دکتر مولایی در این آخرین همایش تنها کسی بود که از خانم ها اسم برد، جلوی پای من بلند شد و سلام علیک کرد. طوری بود که همه خودشان سراغ من آمدند این واقعا برای من سعادت است همه از طریق همین سوال و جواب ها من را شناختند.

*گفتید که مادر شاگردتان گفته دوست ندارم دخترم شبیه شما باشد این به همان بازتابی که مردم نسبت به این رشته دارند برمی گردد.

درست است. این صبر مربی را نشان می دهد. یک بعد کار ما روانشناسی است. دقیقا من برای مادر شاگردم نیم ساعت زمان گذاشتم و توجیهش کردم با تمریناتی که دختر شما دارد هیچ وقت به این شکل نمی شود. بعد از یک ماه هم خودش دید که دخترش خیلی از قبل بهتر شده است.قرار بود جراحی کند من از جراحی منصرفش کردم و خب راضی بودند. یک مقدار صبر می خواهد که بتوانی توضیح بدهی و توجیه کنی و تا در این راه نیفتند و نبینند توجیه نمی شوند و این به خاطر آن دیدگاهی است که در جامعه وجود دارد.

*شما جز اولین نفرهایی بودید که در ایران وارد این رشته شدید. الان استقبال چطور است؟

الان خیلی به نسبت قبل بهتر شده و درست است که هنوز هم شکل و شمایل باشگاه خیلی مهم است. خیلی ها می آیند پول می دهند که فقط بنشینند با مربی ها صحبت کنند و این صبر را من در کمتر مربی ای دیدم که بیاید و بنشیند صحبت کند. یعنی از نظر روانشناسی مربی های ما در حدی نیستند که اول یک شاگرد را از نظر روحی روانی آماده کنند بعد جسمانی. من شاگردهایی دارم که می آیند خصوصی ثبت نام می کنند فقط برای این که حرف بزنند و مشاوره بگیرند. تعداد شاگردها و انگیزه ها خیلی بیشتر شده. زمانی که من شروع کردم خیلی تعداد شاگردها کم بود و بیشتر سمت ایروبیک می رفتند ولی الان فیتنس برای بانوان جذاب است.

*امکان این را دارید که برای مسابقه خارج از کشور بروید؟

نمی شود مگر این که تمام داورها بانو باشند.

*اصلا داریم چنین مسابقاتی؟

نه. داور بدنسازی بانو نداریم. اصلا فیتنس هم برای بانوان نداریم .مسابقه فیتنس آقایان هم نداریم چون هنوز از نظر آمادگی جسمانی در آن حد نیستند.هستند کسانی که با آن چگالی عضله  ۱۸۰  باز می کنند ولی تعدادشان خیلی کم است. تمام فیتنس کارهای ما می روند خارج مسابقه می دهند. کلا هم دو سه سال است که فیتنس اینقدر باب شده اگر بیشتر شود و داوری هم باب شود می توانند برای خانم ها هم آموزش بگذارند و شاید مسابقات بانوان بگذارند. اگر اینطور شود و مسابقات سالم پیش برود خیلی خوب است.

*یعنی چطور؟

از نظر استفاده از داروهای استروئیدی که الان خیلی زیاد شده و خیلی هم آسیب می زند. چهره هایشان را به هم می ریزد. باروری را پایین می آورد. بدن هایی هم که درست می کنند خیلی مردانه است. رگ دار و خیلی حجیم به طوری که ما هم نمی پسندیم.

*انتهای راه این پرورش اندام برای بانوان کجاست؟

در ایران اگر نخواهند مسابقه بدهند، فقط همین عشق به تمرین کردن است که بانوان را در باشگاه نگه داشته است. در بخش تناسب اندام هم آمادگی جسمانی است. بدنسازی مادر تمام تمرین ها و رشته های دیگر است. کسی که حتی قرار است شطرنج هم بازی کند باید از نظر بدنسازی قوی باشد چون قرار است ساعت ها سرش پایین باشد اگر گردنش آماده نباشد به مشکل بر می خورد. تمام ورزش ها زیرمجموعه بدنسازی است. برای بانوان در زمینه حرفه ای فقط عشق مطرح است در زمینه های دیگر هم تناسب اندام و کاهش چربی و …

*شما مدرک مربیگری از ایران گرفتید؟

۵مدرک بین المللی فیتنس و بدنسازی دارم و مدرک کار با دستگاه را هم گرفته ام. پرورش اندام هم که امسال گرفتم.

*یکی از معضلات بانوان ورزشکار دستگاههاست که عموما تمام دستگاهها برای آقایان ساخته شده این طور نیست؟

بله همینطور است ما هر دستگاهی را می خواهیم استفاده کنیم مجبوریم همه صندلی ها را جابجا کنیم.پیچ ها را جابجا کنیم برای اینکه خانم راحت بتواند تکیه بدهد.

*عوارض ندارد؟

نه عوارضی ندارد فقط یک مقدار زمان بر است. با توجه به این که در باشگاه برای تمرین تایم خاصی را داریم این مساله زمانمان را می گیرد و این که کاش در هر خیابانی یک باشگاه نبود کاش یک باشگاه در یک منطقه بود همه به همان باشگاه می رفتند ولی آن باشگاه از نظر تجهیزات کامل بود نه این که الان همه در هر زیرزمینی یک باشگاه می زنند دستگاههای قدیمی می گذارند و شهریه های بالا می گیرند فقط برای این که اسم در کنند و بگویند ما یک باشگاه زدیم. الان دقیقا باشگاهها فقط منبع ویتامین فروشی هستند که اکثرا هم تقلبی اند.

*الان بانوان برای موفقیت باید روزی چند ساعت تمرین کنند؟

تمام تمرینات و سیستم های تمرینی مثل آقایان است فقط در بخش حرفه ای و مبتدی آن متفاوت است. در بخش مبتدی سه روز در هفته کافی است ولی در حرفه ای تا شش روز در هفته هم داریم.به اعتقاد من وقتی خانم ها مسابقه ای ندارند لازم نیست به اندازه آقایان تمرین کنند. چرا اینقدر به خودشان فشار بیاورند.در بخش کات کردن مژگان بختیاری شش روز در هفته را همان یک جلسه تمرین را قبول دارم همان تمرینی که در زمان حجم انجام می دهی در زمان کات هم باید انجام بدهی. چون در دوره کات رژیم های ما سخت تر است. اگر بخواهیم تعداد تمرین را بالا ببریم آسیب مان بالاتر است و ریکاوری عضله نداریم. در دوران حجم هم همان شش روز در هفته کافی است که ما گاهی چهار روز یا پنج روز هم برنامه می دهیم.

*شما خودتان از این هورمون ها مصرف کردید؟

اصلا. تنها مکملی که مصرف کردم پروتئین  و گلوتامین است.

*کسانی که از این هورمون ها استفاده می کنند ویژگی خاصی دارند.

کسی که استفاده هورمونی دارد یک فرد معمولی هم او را ببیند متوجه می شود. یعنی حتی اگر بدن فرد را هم نبینید از نوع برخورد، آداب معاشرت و طرز بیانش و صدایی که دورگه می شود می توان فهمید.

*همایش اخیری که در تهران برگزار شد در چه مورد بود؟

همایش همبستگی مربیان و پیشکسوتان بود. اولین دوره بود که با حمایت استاد یوسف کریمی برگزار شد که واقعا زحمت کشیدند. یک هفته من می دیدم که دنبال کارهای این همایش بودند که همه را دعوت کنند. تک به تک برای ما دعوتنامه فرستادند، تماس گرفتند و ….خیلی ها دوست داشتند بیایند ولی محدودیت جا بود و شرکت کننده زیاد. محدودیت گذاشته بودند اگرنه خیلی گسترده تر می شد.این همایش برای همبستگی پیشکسوت ها و مربی ها بود که ان شالله بتوانند حمایت کنند چون مربی ها نه بیمه دارند نه آینده شغلی.اگر یک باشگاه دار مربی اش را نخواهد می تواند خیلی راحت او را کنار بگذارد و اینطور می شود که مربی ها به سمت مکمل فروشی می روند.

*الان باشگاه برای خودتان است؟

نه کار می کنم.

*تحصیلاتتان چه رشته ای است؟

من حسابداری خواندم ولی به تازگی تربیت بدنی ثبت نام کردم.

*در آن جلسه بیشتر نگرانی مربی ها این بود که یک کالای اصل را بخرند. یک قانونی قرار است اجرا شود که تمام مکمل ها فقط در داروخانه ها به فروش برسد این به نظر شما شدنی است؟

فکر نمی کنم شدنی باشد. چون الان منبع درآمد مربی ها مکمل فروشی است. چون حقوق خیلی کمی دارند و اگر مکمل فروشی نباشد بعید است که بتوانند زندگیشان را بگذارند خصوصا که خیلی کمتر پیش می آید شاگرد خصوصی برایشان بیاید. می توانند خودشان مکمل های سالم وارد کنند و به مربی ها بدهند چون واقعا نمی شود که بگویند فقط از داروخانه ها مکمل بگیرند.من خودم به شخصه فقط به مربی خودم اعتقاد دارم .مربی من بگوید این مکمل سالم است قطعا همان را استفاده می کنم.

*ممکن است مکملی که در داروخانه ها وجود دارد تقلبی باشد؟

بله. اصلا قفسه ای که مکمل را در داروخانه ها قرار می دهند جای مناسبی نیست چون در اکثر جاها نور آفتاب به مکمل ها می خورد و بعضی اوقات دیدم برچسب تایید وزارت بهداشت هم ندارد.

*گاهی هم اینها چند ماه طول می کشد تا از گمرک وارد بازار شوند. چقدر تاریخ مصرف دارند؟

بعضی مکمل ها زیر دو سال است بعضی ها بیشتر.

*در کل به نظر شما این طرح خوب است؟

اگر واقعا بشود تمام مکمل های اصل و فیک را از هم تشخیص داد خیلی خوب است ولی این که شدنی باشد فکر می کنم سال ها زمان ببرد حداقل تا وقتی که بتوانند به مکمل فروش ها ثابت کنند که این طرح وجود دارد و اجرا می شود.  در این جلسه اخیر گفتند که دست واردکننده ها را می فشاریم واقعا اگر اینطور باشد که از وارد کننده حمایت بشود خوب است.

*شما خودتان به شاگردهایتان مکمل پیشنهاد می دهید؟

اول تغذیه را تاکید می کنم. مکمل اسمش رویش است تکمیل کننده مواد غذایی. یک بانویی که ۴۵ کیلو است نمی تواند یک وعده کامل غذایی را بخورد و مجبور به استفاده از پروتئین می شود. تنها چیزی که من توصیه می کنم همین است. نه در حجم و نه کراتین یا پروتئین های دیگر را توصیه نمی کنم با سیستم بدنشان نمی خواند مگر در بخش حرفه ای باشد.

*گاهی آمپول می زنند که ۲۴ساعت تب دارد ولی یک باره بعد از یک ماه عضلاتشان حجیم می شود. الان هم هورمون اسب و … هست؟

بله. این هورمون فقط مخصوص حیوانات ساخته شده. به جز اینها هورمون هایی که پزشک ممکن است برای یک بچه قبل از این که زمان رشدش تمام شود برای بلند شدن قدش تجویز کند، مفید است. ولی به جز آن نمی دانم به چه قیمتی یک ورزشکار حد خودش را پایین می آورد که سلامتی خود را از دست بدهد. من خودم برای هیچ کس تجویز نکردم چون مکمل دادن کار پزشک است من خودم به شاگردهایم همین را می گویم. در این چند سال تازه خودم مکمل ها را شروع کردم. چون مکمل کامل کننده تغذیه است و در درجه اول تغذیه اهمیت دارد.

*خیلی ها هم هستند که عضلات حجیم دارند ولی می گویند ما فقط تخم مرغ و سیب زمینی می خوریم این شدنی است؟

نه. مگر این که وعده های غذایی خیلی زیاد باشد.

*حجم می آورد؟

وعده های غذایی زیاد حجم کم شاید.

*الان رابطه شما با آقایان بدنساز چطور است مشاوره یا مشورتی دارید؟

همیشه تبادل اطلاعات است. من اگر یک سوال در ذهنم بماند شب خوابم نمی برد. برای شاگردهایم هر مشکلی پیش بیاید سریع از دکترهایی که می شناسم می پرسم.

*عمده ترین مشکلی که ممکن است پیش بیاید چیست؟

خانم ها همیشه افت فشار دارند و این که صادق نیستند. من الان ۵ شاگرد دارم که صرع دارند اینها قبل از این که به باشگاه بیایند باید بگویند که متاسفانه نمی گویند. من نمی دانستم مثلا شاگردم صرع دارد وقتی داشت روی تردمیل راه می رفت دیدم دارد حالش بد می شود تنها کاری که کردم گفتم از روی تردمیل پایین  بیاید و دراز بکش. بعد دیدم شروع کرد به لرزیدن و کف بالا آورد. پرسیدم تو صرع داری گفت بله. اگر آسیب می دید مسوولیتش با من بود. در مورد شاگردهایم که بیماری های خاص یا پای پرانتزی یا گودی کمر و … دارند خیلی بیشتر با این دوستان پزشکم مشورت می کنم که بگویند چه تمریناتی به آنها بدهم چون خیلی ها قدرت پرداخت ویزیت را ندارند .من در خودم می بینم که شاگردم تمرین اشتباهی نکند.

*با فدراسیون ارتباط تان چطور است؟

من تا به حال به فدراسیون نرفتم. لزومی نبوده که بروم. بیشتر کلاس ها برایم مهم بوده هر چقدر که هزینه کلاس یا سینمار باشد من می دهم می روم .بالاترین هزینه ای هم که تا به حال داشتم ۶۰۰هزار تومان بوده.

*یک ورزشکار بدنساز که فوت می کند معمولا ذهن مردم به این سمت می رود که این فلان دارو یا فلان پودر را خورده و  فوت کرده. واقعا این پودرها تاثیر اینچنینی دارند؟

تاثیرات خیلی زیادی دارد. هورمون هایی که استفاده می کنند تاثیرات بدی دارند. خیلی ها هستند که در اثر دارو فوت می کنند و عوارض این تزریق ها و داروها همان لحظه نشان نمی دهد.چند سال بعد تازه مشخص می شود. البته بعید بدونم حرفه ای های ما هورمون یا مواد ممنوعه استفاده کنندو

*کلا این اتفاق ها باعث می شود مردم از ورزش کردن بترسند.

فیتنس برای همین آمد که بدون دارو و هورمون پیش برود و بیشتر روی سلامتی و تندرستی و آمادگی جسمانی باشد. ولی ما الان اصلا فیتنس در ایران نداریم چون نمی توانید کسی را پیدا کنید که بدون دارو و هورمون پیش برود. خیلی ها استفاده می کنند و هنوز معیارهای فیزیک برای ما مشخص نشده . من دوره های فیزیکی را گذراندیم و توانستم مدرک مربیگری بگیرم ولی چیزی که ما آموزش دیدیم با چیزی که می بینیم خیلی فرق دارد .کات های خیلی عمیق، بدن های رگ دار و … همه به خاطر تزریق هورمون است.

*شما به چیزی که می خواستید رسیده اید؟

هنوزخیلی  مانده. خودم دوست دارم از نظر آکادمیک هم بخوانم هر چند الان هم خیلی تحقیق کردم و مقاله های زیادی خواندم ولی خودم هنوز خودم را کامل نمی بینم. دوست دارم پیشرفت کنم. به نظر من بدنسازی انتها ندارد تا وقتی در آن هستی می توانی غرق شوی مگر این که اتفاق خاصی بیفتد یا بیماری باشد. من الان دو هفته است تمرین نکردم واقعا از نظر ذهنی و روحی روانی خیلی به من فشار آمده است.

*برای بانوانی که می خواهند بدنساز شوند چه توصیه ای دارید؟

من می گویم آن چیزی که از بدنسازی بانوان در ذهنشان هست یا آن عکس هایی که از بدنسازهای حرفه ای می بینند یا از بدنسازهای خودمان می بینند اصلا آن طور نیست و با آن چیزی که در باشگاهها آموزش می دهیم فرق می کند. تمرین های فیتنس فقط بر پایه سلامتی و تندرستی است اگر در بعد حرفه ای هم بخواهی نگاه کنی کمتر کسی این طور کار می کند. الان آنقدر سطح آگاهی در کشور زیاد شده که فیتنس را در باشگاهها راه انداختند و نسبت به قبل خیلی تغییر کرده است. بانوان بدنساز می توانند مطمئن باشند که به راحتی در باشگاهها تمرین می کنند و آن تمریناتی که نمی خواهند حجم عضلاتشان مردانه شود را انجام نمی دهند فقط برای سلامتی ورزش می کنند.

 *ما مسابقات قوی ترین زنان ایران داریم؟

مسابقات پاورلیفتینگ بانوان داریم. نمی دانم چطور برگزار می شود ولی داریم. قوی ترین بانوی ایران هم خانم بهار ایراندوست هستند.

*از این مسابقاتی که در ایام عید نشان می داد نداریم؟

نه از اینها نداریم. فکر می کنم آیتم هایشان فقط یک پرس سینه و اسکات است.

*از کشورهای خارجی پیشنهاد داشتید؟

نه. یکی از دوستان خودم آنجا مربی فیتنس است می گوید برای مربیگری بیا ولی من به خاطر خانواده ام و خودم، نمی توانم بروم.

*اتفاق خاصی در باشگاهتان افتاده که یادتان مانده باشد؟

دعوا تا دلتان بخواهد زیاد است. خیلی از اتفاق های خوب در باشگاه می افتد. تغییر شاگردهایمان به سمت مثبت پیش رفتن و این که با گل و شیرینی و با کادو می آیند بعد از دو سال تمرین آنقدر بدنش تغییر کرده که با همسرش یا خانواده اش برای تشکر می آید یا این که سورپرایزم می کنند برایم تولد می گیرند. اینها خیلی جذاب است. همیشه هم در یک باشگاه نبودم و باشگاههای زیادی بودم ولی خیلی ها هستند که هنوز می آیند فقط یک جلسه با من تمرین کنند یا …

*حرف پایانی؟

من به بانوان پیشنهادم این است که اولا یکدیگر را تخریب نکنند.اول صحبتم با همکارهای خودم است .تخریب همدیگرو صداقت نداشتن خیلی بد است. دخالت در کار همدیگر خیلی بد است. راه خودمان را برویم. همه مان یک هدف داریم؛تندرستی و باید الگوی خوبی برای شاگردهایمان باشیم. به عنوان یک همکار همدیگر را بپذیریم. افتاده باشیم.هر چه به مرحله بالاتر می رویم تواضع داشته باشیم و این که این ذهنیت غلط را دور بریزیم که فقط با تمرین کردن نتیجه می گیریم .تا زمانی که تغذیه درست، استفاده از مکمل های درست نباشد هیچوقت برنامه آن حجمی را که می خواهیم  جواب نمی دهد برای این که اینقدر مواد لازم در بدنمان نیست که بتواند آن حجم را بدهد و این باز به هدف شاگرد برمی گردد که باید هدفش را با مربی اش هماهنگ کند تا مربی خیلی راحت بتواند در آن مسیر راهنمایی اش کند. اگر کسی دوست دارد فیتنس کار کند که کار می کند و اگر هم کسی دوست دارد لیفتینگ کار کند تخریبش نکنیم و حمایتش کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید